اطلاع من از جنبه تاریخی کامل نیست.اطلاع تاریخی ما آنگاه کامل است که بتوانیم درباره همه مللی که قبل از اسلام بودهاند اظهار نظر کنیم.قدر مسلم این است که قبل از اسلام در میان بعضی ملل حجاب وجود داشته است.
تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خواندهام در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است، اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیله اسلام در عرب پیدا شده است.
ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 تاریخ تمدن (ترجمه فارسی) راجع به قوم یهود و قانون تلمود مینویسد:
«اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت چنانکه مثلا بیآنکه چیزی بر سر داشتبه میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میرشتیا با هر سنخی از مردان درد دل میکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش تکلم مینمود همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشتبدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.» علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی - چنانکه بعدا شرح خواهیم داد - بسی سختتر و مشکلتر بوده است.
در جلد اول تاریخ تمدن صفحه 552 راجع به ایرانیان قدیم میگوید:
«در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد میکردند...» آنگاه چنین میگوید:
«پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد.زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر گوشه نشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان را فرا گرفت، و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار میرود.زنان طبقات بالای اجتماع جرات آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان آمیزش کنند.زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند.در نقشهایی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد...» چنانکه ملاحظه میفرمایید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکمفرما بوده، حتی پدران و برادران نسبتبه زن شوهردار نامحرم شمرده میشدهاند.
به عقیده ویل دورانت مقررات شدیدی که طبق رسوم و آئین کهن مجوسی درباره زن حائض اجرا میشده که در اتاقی محبوس بوده، همه از او در مدت عادت زنانگی دوری میجستهاند و از معاشرت با او پرهیز داشتهاند، سبب اصلی پیدا شدن حجاب در ایران باستان بوده است.در میان یهودیان نیز چنین مقرراتی درباره زن حائض اجرا میشده است.
اما اینکه میگوید: «و این امر خود مبنای پردهپوشی در میان مسلمانان به شمار میرود» منظورش چیست؟
آیا مقصود این است که علت رواج حجاب در میان مسلمانان نیز مقررات خشنی است که درباره زن حائض اجرا میشود؟ !همه میدانیم که در اسلام چنین مقرراتی هرگز وجود نداشته است و ندارد.زن حائض در اسلام فقط از برخی عبادات واجب نظیر نماز و روزه معاف است و همخوابگی با او نیز در مدت عادت زنانگی جایز نیست، ولی زن حائض از نظر معاشرت با دیگران هیچ گونه ممنوعیتی ندارد که عملا مجبور به گوشه نشینی شود.
و اگر مقصود این است که حجاب رایج میان مسلمانان عادتی است که از ایرانیان پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد، باز هم سخن نادرستی است، زیرا قبل از اینکه ایرانیان مسلمان شوند آیات مربوط به حجاب نازل شده است.
از سخنان دیگر ویل دورانت هر دو مطلب فهمیده میشود یعنی هم مدعی است که حجاب به وسیله ایرانیان پس از مسلمانان شدنشان در میان مسلمانان رواج یافت و هم مدعی است که ترک همخوابگی با زن حائض، در حجاب زنان مسلمان و لااقل در گوشهگیری آنان مؤثر بوده است.
در جلد 11 صفحه 112 (ترجمه فارسی) میگوید:
«ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام بود. عربان از دلفریبی زن بیم داشتند و پیوسته دلباخته آن بودند و نفوذ طبیعی وی را با تردید معمولی مردان درباره عفاف و فضیلت زن تلافی میکردند.عمر به قوم خود میگفت: با زنان مشورت کنند و خلاف رای ایشان رفتار کنند.ولی به قرن اول هجری مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند، مردان و زنان با یکدیگر ملاقات میکردند و در کوچهها پهلو به پهلوی میرفتند و در مسجد با هم نماز میکردند. حجاب و خواجهداری در ایام ولید دوم (126- 127 هجری) معمول شد. گوشهگیری زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و نفاس بر مردان حرام بودند.» در صفحه 111 میگوید:
«پیمبر از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بود، اما بعضی عربان این دستور را ندیده میگرفتند.همه طبقات زیورهایی داشتند.زنان پیکر خود را به نیم تنه و کمربند براق و جامه گشاد و رنگارنگ میآراستند، موی خود را به زیبایی دسته میکردند یا به دو طرف سر میریختند، یا به دستهها بافته به پشتسر میآویختند و گاهی اوقات با رشتههای سیاه ابریشم نمایش آن را بیشتر میکردند.غالبا خود را به جواهر و گل میآراستند.پس از سال97 هجری چهره خویش را از زیر چشم به نقاب میپوشیدند.از آن پس این عادت همچنان رواج بود.» ویل دورانت در جلد 10 تاریخ تمدن صفحه233 راجع به ایرانیان باستان میگوید:
«داشتن متعه بلا مانع بود.این متعهها مانند معشوقههای یونانی آزاد بودند که در میان مردم ظاهر و در ضیافت مردان حاضر شوند، اما زنان قانونی معمولا در اندرون خانه نگهداری میشدند.این رسم دیرین ایرانی به اسلام منتقل شد.» ویل دورانت طوری سخن میگوید که گویی در زمان پیغمبر کوچکترین دستوری درباره پوشیدگی زن وجود نداشته است و پیغمبر فقط از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بوده است!و زنان مسلمان تا اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم هجری با بیحجابی کامل رفت و آمد میکردهاند. و حال آنکه قطعا چنین نیست.تاریخ قطعی بر خلاف آن شهادت میدهد.بدون شک زن جاهلیت همچنان بوده که ویل دورانت توصیف میکند ولی اسلام در این جهت تحولی به وجود آورد.عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش میکرد:
«مرحبا به زنان انصار.همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیابد.سر خود را با روسریهای مشکی میپوشیدند.گویی کلاغ روی سرشان نشسته است» . (1)
در سنن ابو داود جلد 2 صفحه 382 همین مطلب را از ام سلمه نقل میکند با این تفاوت که ام سلمه میگوید:
«پس از آنکه آیه سوره احزاب یدنین علیهن من جلابیبهن نازل شد زنان انصار چنین کردند.» «کنت گوبینو» در کتاب سه سال در ایران نیز معتقد است که حجاب شدید دوره ساسانی، در دوره اسلام در میان ایرانیان باقی ماند.او معتقد است که آنچه در ایران ساسانی بوده است تنها پوشیدگی زن نبوده استبلکه مخفی نگه داشتن زن بوده است. مدعی است که خودسری موبدان و شاهزادگان آن دوره به قدری بود که اگر کسی زن خوشگلی در خانه داشت نمیگذاشت کسی از وجودش آگاه گردد و حتی الامکان او را پنهان میکرد زیرا اگر معلوم میشد که چنین خانم خوشگلی در خانهاش هست دیگر مالک او و احیانا مالک جان خودش هم نبود.
«جواهر لعل نهرو» نخست وزیر فقید هند نیز معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شد.در کتاب نگاهی به تاریخ جهان جلد اول صفحه 328 ضمن ستایش از تمدن اسلامی به تغییراتی که بعدها پیدا شد اشاره میکند و از آن جمله میگوید:
«یک تغییر بزرگ و تاسفآور نیز تدریجا روی نمود و آن در وضع زنان بود.در میان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت.زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگی نمیکردند بلکه در اماکن عمومی حضور مییافتند، به مسجدها و مجالس وعظ و خطابه میرفتند و حتی خودشان به وعظ و خطابه میپرداختند.اما عربها نیز بر اثر موفقیتها تدریجا بیش از پیش رسمی را که در دو امپراطوری مجاورشان یعنی امپراطوری روم شرقی و امپراطوری ایران وجود داشت اقتباس کردند.عربها امپراطوری روم را شکست دادند و به امپراطوری ایران پایان بخشیدند.اما خودشان هم گرفتار عادات و آداب ناپسند این امپراطوریها گشتند.به قراری که نقل شده است مخصوصا بر اثر نفوذ امپراطوری قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدایی زنان از مردان و پرده نشینی ایشان در میان عربها رواج پیدا کرد.تدریجا سیستم «حرم» آغاز گردید و مردها و زنها از هم جدا گشتند.» سخن درستی نیست.فقط بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غیر عرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم وجود داشتشدیدتر شد نه اینکه اسلام اساسا به پوشش زن هیچ عنایتی نداشته است.
از سخنان نهرو برمیآید که رومیان نیز (شاید تحت تاثیر قوم یهود) حجاب داشتهاند و رسم حرمسراداری نیز از روم و ایران به دربار خلفای اسلامی راه یافت. این نکته را دیگران نیز تایید کردهاند.
در هند نیز حجاب سخت و شدیدی حکمفرما بوده است ولی درست روشن نیست که قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و یا بعدها پس از نفوذ اسلام در هند رواج یافته است و هندوان غیر مسلمان تحت تاثیر مسلمانان و مخصوصا مسلمانان ایرانی حجاب زن را پذیرفتهاند.آنچه مسلم است این است که حجاب هندی نیز نظیر حجاب ایران باستان سخت و شدید بوده است.از گفتار ویل دورانت در جلد دوم تاریخ تمدن برمیآید که حجاب هندی به وسیله ایرانیان مسلمان در هند رواج یافته است.
نهرو پس از سخنانی که از او نقل کردیم میگوید:
«متاسفانه این رسم ناپسند کم کم یکی از خصوصیات جامعه اسلامی شد و هند نیز وقتی مسلمانان بدین جا آمدند آن را آموخت.» به عقیده نهرو حجاب هند به واسطه مسلمانان به هند آمده است.
ولی اگر تمایل به ریاضت و ترک لذت را یکی از علل پدید آمدن حجاب بدانیم باید قبول کنیم که هند از قدیمترین ایام حجاب را پذیرفته است، زیرا هند از مراکز قدیم ریاضت و پلید شمردن لذات مادی بوده است.
راسل در زناشویی و اخلاق صفحه 135 میگوید:
«اخلاق جنسی آنچنان که در جوامع متمدن دیده میشود از دو منبع سرچشمه میگیرد: یکی تمایل به اطمینان پدری، و دیگری اعتقاد مرتاضانه به خبیثبودن عشق.اخلاق جنسی در اعصار ما قبل مسیحیت و در ممالک خاور دور تا به امروز فقط از منبع اول منشعب میشود و استثنای آن هند و ایران است که ظاهرا ریاضت طلبی در آنجا پدید آمده و در سراسر جهان پراکنده شده است.» به هر حال آنچه مسلم است این است که قبل از اسلام حجاب در جهان وجود داشته است و اسلام مبتکر آن نیست، اما اینکه حدود حجاب اسلامی با حجابی که در ملل باستانی بود یکی استیا نه، و دیگر اینکه علت و فلسفهای که از نظر اسلام حجاب را لازم میسازد همان علت و فلسفه است که در جاهای دیگر جهان منشا پدید آمدن حجاب شده استیا نه، مطالبی است که در قسمتهای بعدی به تفصیل درباره آنها سخن خواهیم گفت
نویسنده: شهید مرتضی مطهری
یکی از سنن بسیار کهن در روابط خانوادگی بشری این است که مرد هنگام ازدواج برای زن«مهر»قائل میشده است;چیزی از مال خود به زن یا پدر زن خویش میپرداخته است، و بعلاوه در تمام مدت ازدواج عهدهدار مخارج زن و فرزندان خویش بوده است.
ریشه این سنت چیست؟چرا و چگونه به وجود آمده است؟مهر دیگر چه صیغهای است؟نفقه دادن به زن برای چه؟آیا اگر بنا باشد هر یک از زن و مرد به حقوق طبیعی و انسانی خویش نائل گردند و روابط عادلانه و انسانی میان آنها حکمفرما باشد و با زن مانند یک انسان رفتار شود،مهر و نفقه مورد پیدا میکند؟یا اینکه مهر و نفقه یادگار عهدهایی است که زن مملوک مرد بوده است;مقتضای عدالت و تساوی حقوق انسانها -خصوصا در قرن بیستم-این است که مهر و نفقه ملغی گردد،ازدواجها بدون مهر صورت گیرد و زن خود مسؤولیت مالی زندگی خویش را به عهده بگیرد و در تکفل مخارج فرزندان نیز با مرد متساویا شرکت کند.
سخن خود را از مهر آغاز میکنیم.ببینیم مهر چگونه پیدا شده و چه فلسفهای داشته و جامعه شناسان پیدایش مهر را چگونه توجیه کردهاند.
میگویند در ادوار ماقبل تاریخ که بشر به حال توحش میزیسته و زندگی شکل قبیلهای داشته،به علل نامعلومی ازدواج با همخون جایز شمرده نمیشده است. جوانان قبیله که خواستار ازدواج بودهاند،ناچار بودهاند از قبیله دیگر برای خود همسر و معشوقه انتخاب کنند.از این رو برای انتخاب همسر به میان قبایل دیگر میرفتهاند.در آن دورهها مرد به نقش خویش در تولید فرزند واقف نبوده است;یعنی نمیدانسته که آمیزش او با زن در تولید فرزند مؤثر است.فرزندان را به عنوان فرزند همسر خود میشناخته نه به عنوان فرزندان خود.با اینکه شباهت فرزندان را با خود احساس میکرده نمیتوانسته علت این شباهت را بفهمد.قهرا فرزندان نیز خود را فرزند زن میدانستهاند نه فرزند مرد،و نسب از طریق مادران شناخته میشد نه از طریق پدران. مردان موجودات عقیم و نازا به حساب میآمدهاند و پس از ازدواج به عنوان یک طفیلی-که زن فقط به رفاقتبا او و به نیروی بدنی او نیازمند است-در میان قبیله زن بسر میبرده است.این دوره را دوره«مادر شاهی»نامیدهاند.
دیری نپایید که مرد به نقش خویش در تولید فرزند واقف شد و خود را صاحب اصلی فرزند شناخت.از این وقت زن را تابع خود ساخت و ریاستخانواده را به عهده گرفت و به اصطلاح دوره«پدر شاهی»آغاز شد.
در این دوره نیز ازدواج با همخون جایز شمرده نمیشد و مرد ناچار بود از میان قبیله دیگر برای خود همسر انتخاب کند و به میان قبیله خود بیاورد.و چون همواره حالت جنگ و تصادم میان قبایل حکمفرما بود،انتخاب همسر از راه ربودن دختر صورت میگرفت;یعنی جوان دختر مورد نظر خویش را از میان قبیله دیگر میربود.
تدریجا صلح جای جنگ را گرفت و قبایل مختلف میتوانستند همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند.در این دوره رسم ربودن زن منسوخ شد و مرد برای اینکه دختر مورد نظر خویش را به چنگ آورد،میرفتبه میان قبیله دختر،اجیر پدر زن میشد و مدتی برای او کار میکرد و پدر زن در ازای خدمت داماد،دختر خویش را به او میداد و او آن دختر را به میان قبیله خویش میبرد.
تا اینکه ثروت زیاد شد.در این وقت مرد دریافت که به جای اینکه سالها برای پدر عروس کار کند،بهتر این است که یکجا هدیه لایقی تقدیم او کند و دختر را از او بگیرد.
این کار را کرد و از اینجا«مهر»پیدا شد.
روی این حساب در مراحل اولیه،مرد به عنوان طفیلی زن زندگی میکرده و خدمتکار زن بوده است.در این دوره زن بر مرد حکومت میکرده است.در مرحله بعد که حکومتبه دست مرد افتاد،مرد زن را از قبیله دیگر میربوده است.در مرحله سوم مرد برای اینکه زن را به چنگ آورد به خانه پدر زن میرفته و سالها برای او کار میکرده است.در مرحله چهارم مرد مبلغی به عنوان«پیشکش»تقدیم پدر زن میکرده است و رسم مهر از اینجا ناشی شده است.
میگویند مرد از آن وقتی که سیستم«مادرشاهی»را ساقط کرد و سیستم «پدر شاهی»را تاسیس نمود،زن را در حکم برده و لااقل در حکم اجیر و مزدور خویش قرار داد و به او به چشم یک ابزار اقتصادی که احیانا شهوت او را نیز تسکین میداد نگاه میکرد،به زن استقلال اجتماعی و اقتصادی نمیداد.محصول کارها و زحمات زن متعلق به دیگری یعنی پدر یا شوهر بود.زن حق نداشتبه اراده خود شوهر انتخاب کند و به اراده خود و برای خود فعالیت اقتصادی و مالی داشته باشد،و در حقیقت پولی که مرد به عنوان مهر میداده و مخارجی که به عنوان نفقه میکرده است در مقابل بهره اقتصادی بوده که از زن در ایام زناشویی میبرده است.
مرحله پنجمی هم هست که جامعه شناسان و اظهار نظر کنندگان درباره آن سکوت میکنند.در این مرحله مرد هنگام ازدواج یک«پیشکشی»تقدیم خود زن میکند و هیچ یک از والدین حقی به آن پیشکشی ندارند.زن در عین اینکه از مرد پیشکشی دریافت میدارد،استقلال اجتماعی و اقتصادی خود را حفظ میکند.اولا به اراده خود شوهر انتخاب میکند نه به اراده پدر یا برادر.ثانیا در مدتی که در خانه پدر است، همچنین در مدتی که به خانه شوهر میرود کسی حق ندارد او را به خدمتخود بگمارد و استثمار کند.محصول کار و زحمتش به خودش تعلق دارد نه به دیگری و در معاملات حقوقی خود احتیاجی به قیمومت مرد ندارد.
مرد از لحاظ بهرهبرداری از زن،فقط حق دارد در ایام زناشویی از وصال او بهرهمند شود و مکلف است مادامی که زناشویی ادامه دارد و از وصال زن بهرهمند میشود،زندگی او را در حدود امکانات خود تامین نماید.
این مرحله همان است که اسلام آن را پذیرفته و زناشویی را بر این اساس بنیان نهاده است.در قرآن کریم آیات زیادی هست درباره اینکه مهر زن به خود زن تعلق دارد نه به دیگری.مرد باید در تمام مدت زناشویی عهدهدار تامین مخارج زندگی زن بشود و در عین حال درآمدی که زن تحصیل میکند و نتیجه کار او،به شخص خودش تعلق دارد نه به دیگری(پدر یا شوهر).
اینجاست که مساله مهر و نفقه شکل معماوشی پیدا میکند،زیرا در وقتی که مهر به پدر دختر تعلق میگرفت و زن مانند یک برده به خانه شوهر میرفت و شوهر او را استثمار میکرد،فلسفه مهر بازخرید دختر از پدر بود و فلسفه نفقه مخارج ضروری است که هر مالکی برای مملوک خود میکند.اگر بناست چیزی به پدر زن داده نشود و شوهر هم حق ندارد زن را استثمار و از او بهره برداری اقتصادی بکند و زن از لحاظ اقتصادی استقلال کامل دارد و حتی از جنبه حقوقی نیازی به قیمومت و اجازه و سرپرستی ندارد،مهر دادن و نفقه پرداختن برای چه؟
اگر بخواهیم به فلسفه مهر و نفقه در مرحله پنجم پی ببریم،باید اندکی توجه خود را به دورههای چهار گانهای که قبل از این مرحله گفته شده معطوف کنیم.حقیقت این است آنچه در این باره گفته شده جز یک سلسله فرضها و تخمینها چیزی نیست;نه حقایق تاریخی است و نه حقایق علمی و تجربی.پارهای قرائن از یک طرف و بعضی فرضیههای فلسفی درباره انسان و جهان از طرف دیگر،منشا پدید آمدن این فرضها و تخمینها درباره زندگی بشر ما قبل تاریخ شده است.آنچه درباره دوره به اصطلاح مادرشاهی گفته شده چیزی نیست که به این زودیها بتوان باور کرد،و همچنین چیزهایی که درباره فروختن دختران از طرف پدران و استثمار زنان از طرف شوهران گفتهاند.
در این فرضها و تخمینها دو چیز به چشم میخورد:یکی اینکه سعی شده تاریخ بشر اولیه فوق العاده قساوت آمیز و خشونتبار و عاری از عواطف انسانی تفسیر شود.
دیگر اینکه نقش طبیعت از لحاظ تدابیر حیرت انگیزی که برای رسیدن به هدفهای کلی خود به کار میبرد،نادیده گرفته شده است.
این گونه تفسیر و اظهار نظر درباره انسان و طبیعتبرای غربی میسر است اما برای شرقی-اگر افسون شده تقلید غرب نباشد-میسر نیست.غربی به علل خاصی با عواطف انسانی بیگانه است;قهرا نمیتواند برای عاطفه و جرقههای انسانی نقش اساسی در تاریخ قائل شود.غربی اگر از دنده اقتصاد برخیزد،نان میبیند و بس.تاریخ از نظر او ماشینی است که تا نان به خوردش ندهی حرکت نمیکند.و اگر از دنده مسائل جنسی برخیزد، انسانیت و تاریخ انسانیتبا همه مظاهر فرهنگی و هنری و اخلاقی و مذهبی و با همه تجلیات عالی و باشکوه معنوی،جز بازیهای تغییر شکل یافته جنسی نیست.و اگر از دنده سیادت و برتری طلبی برخیزد،سرگذشتبشریت از نظر او یکسره خونریزی و بیرحمی است.
غربی در قرون وسطی از مذهب و به نام مذهب شکنجهها دیده و آزارها کشیده و زنده زنده در آتش انداختنها مشاهده کرده است.به همین جهت از نام خدا و مذهب و هر چیزی که این بو را بدهد وحشت میکند و از این رو با همه آثار و علائم فراوان علمی که از هدف داشتن طبیعت و واگذار نبودن جهان به خود میبیند،کمتر جرات میکند به اصل«علت غایی»اعتراف کند.
ما از این مفسران نمیخواهیم که به وجود پیامبران-که در طول تاریخ ظهور کردهاند و منادی عدالت و انسانیتبودهاند و با انحرافات مبارزه میکردهاند و نتایج ثمربخشی از مبارزات خود میگرفتهاند-اقرار و اعتراف کنند;از آنها میخواهیم که لااقل نقش آگاهانه طبیعت را فراموش نکنند.
در تاریخ روابط زن و مرد قطعا مظالم فراوان و قساوتهای بیشماری رخ داده است. قرآن قساوت آمیزترین آنها را حکایت کرده است.اما نمیتوان گفتسراسر این تاریخ قساوت و خشونتبوده است.
به عقیده ما پدید آمدن مهر نتیجه تدبیر ماهرانهای است که در متن خلقت و آفرینش برای تعدیل روابط زن و مرد و پیوند آنها به یکدیگر به کار رفته است.
مهر از آنجا پیدا شده که در متن خلقت نقش هر یک از زن و مرد در مساله عشق مغایر نقش دیگری است.عرفا این قانون را به سراسر هستی سرایت میدهند، میگویند قانون عشق و جذب و انجذاب بر سراسر موجودات و مخلوقات حکومت میکند با این خصوصیت که موجودات و مخلوقات از لحاظ اینکه هر موجودی وظیفه خاصی را باید ایفا کند متفاوتند;سوز در یک جا و ساز در جای دیگر قرار داده شده است.
فخر الدین عراقی،شاعر معروف میگوید:
ساز طرب عشق که داند که چه ساز است کز زخمه آن نه فلک اندر تک و تاز است رازی است در این پرده گر آن را بشناسی دانی که حقیقت ز چه در بند مجاز است عشق است که هر دم به دگر رنگ درآید ناز استبه جایی و به یک جای نیاز است در صورت عاشق چه در آید همه سوز است در کسوت معشوق چه آید همه ساز است
ما در مقاله چهارده از این سلسله مقالات،آنجا که تفاوتهای زن و مرد را بیان میکردیم گفتیم که نوع احساسات زن و مرد نسبتبه یکدیگر یک جور نیست.قانون خلقت، جمال و غرور و بینیازی را در جانب زن،و نیازمندی و طلب و عشق و تغزل را در جانب مرد قرار داده است.ضعف زن در مقابل نیرومندی بدنی به همین وسیله تعدیل شده است و همین جهت موجب شده که همواره مرد از زن خواستگاری میکرده است.قبلا دیدیم که طبق گفته جامعه شناسان،هم در دوره مادرشاهی و هم در دوره پدر شاهی،مرد بوده است که به سراغ زن میرفته است.
دانشمندان میگویند:مرد از زن شهوانیتر است.در روایات اسلامی وارد شده که مرد از زن شهوانیتر نیستبلکه بر عکس است،لکن زن از مرد در مقابل شهوت تواناتر و خوددارتر آفریده شده است.نتیجه هر دو سخن یکی است.به هر حال مرد در مقابل غریزه از زن ناتوانتر است.این خصوصیت همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم او نشود و بر عکس،مرد را وادار کرده است که به زن اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام کند.یکی از آن اقدامات این بوده که برای جلب رضای او و به احترام موافقت او هدیهای نثار او میکرده است.
چرا افراد جنس نر همیشه برای تصاحب جنس ماده با یکدیگر رقابت میکردهاند و به جنگ و ستیز با یکدیگر میپرداختهاند اما هرگز افراد جنس ماده برای تصاحب جنس نر حرص و ولع نشان ندادهاند؟برای اینکه نقش جنس نر و جنس ماده یکی نبوده است.جنس نر همواره حالت و نقش متقاضی را داشته نه جنس ماده،و جنس ماده هرگز با حرص و ولع جنس نر به دنبال او نمیرفته است،همواره از خود نوعی بینیازی و استغنا نشان میداده است.
مهر با حیا و عفاف زن یک ریشه دارد.زن به الهام فطری دریافته است که عزت و احترام او به این است که خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد و به اصطلاح شیرین بفروشد.
همینها سبب شده که زن توانسته با همه ناتوانی جسمی،مرد را به عنوان خواستگار به آستانه خود بکشاند،مردها را به رقابتبا یکدیگر وادار کند،با خارج کردن خود از دسترسی مرد عشق رمانتیک به وجود آورد،مجنونها را به دنبال لیلیها بدواند و آنگاه که تن به ازدواج با مرد میدهد عطیه و پیشکشی از او به عنوان نشانهای از صداقت او دریافت دارد.
میگویند در بعضی قبایل وحشی دخترانی که با چند خواستگار و عاشق بیقرار مواجه میشدهاند،آنها را وادار به«دوئل»میکردهاند;هر کدام که دیگری را مغلوب میکرده یا میکشته،شایستگی همسری با آن دختر را احراز میکرده است.
چندی پیش روزنامههای تهران نوشتند که یک دختر دو پسر خواستگار خود را در همین تهران به«دوئل»وادار کرد،آنها را در حضور خود با اسلحه سرد به جان یکدیگر انداخت.
از نظر کسانی که قدرت را فقط در زور بازو میشناسند و تاریخ روابط زن و مرد را یکسره ظلم و استثمار مرد میبینند،باوری نیست که زن،این موجود ضعیف و ظریف، بتواند اینچنین افراد جنس خشن و نیرومند را به جان یکدیگر بیندازد،اما اگر کسی اندکی با تدابیر ماهرانه خلقت و قدرت عجیب و مرموز زنانهای که در وجود زن تعبیه شده آشنا باشد،میداند که این چیزها عجیب نیست.
زن در مرد تاثیر فراوان داشته است.تاثیر زن در مرد از تاثیر مرد در زن بیشتر بوده است.مرد بسیاری از هنرنماییها و شجاعتها و دلاوریها و نبوغها و شخصیتهای خود را مدیون زن و خودداریهای ظریفانه زن است،مدیون حیا و عفاف زن است، مدیون «شیرین فروشی»زن است.زن همیشه مرد را میساخته و مرد اجتماع را.آنگاه که حیا و عفاف و خودداری زن از میان برود و زن بخواهد در نقش مرد ظاهر شود،اول به زن مهر باطله میخورد و بعد مرد مردانگی خود را فراموش میکند و سپس اجتماع منهدم میگردد.
همان قدرت زنانه که توانسته در طول تاریخ شخصیتخود را حفظ کند و به دنبال مرد نرود و مرد را به عنوان خواستگار به آستان خود بکشاند،مردان را به رقابت و جنگ با یکدیگر درباره خود وادارد و آنها را تا سر حد کشته شدن ببرد،حیا و عفاف را شعار خود قرار دهد،بدن خود را از چشم مرد مستور نگه دارد و خود را اسرارآمیز جلوه دهد،الهام بخش مرد و خالق عشق او باشد،هنر آموز و شجاعتبخش و نبوغ آفرین او واقع شود،در او حس«تغزل»و ستایشگری به وجود آورد و او به فروتنی و خاکساری و ناچیزی خود در مقابل زن به خود ببالد،همان قدرت میتوانسته مرد را وادار کند که هنگام ازدواج عطیهای به نام«مهر»تقدیم او کند.
مهر مادهای است از یک آیین نامه کلی که طرح آن در متن خلقت ریخته شده و با دست فطرت تهیه شده است.
قرآن کریم مهر را به صورتی که در مرحله پنجم گفتیم ابداع و اختراع نکرد،زیرا مهر به این صورت ابداع خلقت است.کاری که قرآن کرد این بود مهر را به حالت فطری آن برگردانید.
قرآن کریم با لطایف و ظرافتبینظیری میگوید: و اتوا النساء صدقاتهن نحلة (1) یعنی کابین زنان را که به خود آنها تعلق دارد(نه به پدران یا برادران آنها)و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنها،به خودشان بدهید.
قرآن کریم در این جمله کوتاه به سه نکته اساسی اشاره کرده است:
اولا با نام«صدقه»(به ضم دال)یاد کرده است نه با نام«مهر».صدقه از ماده صدق است و بدان جهتبه مهر صداق یا صدقه گفته میشود که نشانه راستین بودن علاقه مرد است.بعضی مفسرین مانند صاحب کشاف به این نکته تصریح کردهاند;همچنانکه بنا به گفته راغب اصفهانی در مفردات غریب القرآن علت اینکه صدقه(بفتح دال)را صدقه گفتهاند این است که نشانه صدق ایمان است.دیگر اینکه با ملحق کردن ضمیر (هن)به این کلمه میخواهد بفرماید که مهریه به خود زن تعلق دارد نه پدر و مادر;مهر مزد بزرگ کردن و شیر دادن و نان دادن به او نیست.سوم اینکه با کلمه«نحله»کاملا تصریح میکند که مهر هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی و پیشکشی و عطیه و هدیه ندارد.
اختصاص به انسان ندارد;در همه جاندارها آنجا که قانون دو جنسی حکمفرماست،با اینکه دو جنس به یکدیگر نیازمندند،جنس نر نیازمندتر آفریده شده یعنی احساسات او نیازمندانهتر است و همین جهتبه نوبه خود سبب شده که جنس نر گامهایی در طریق جلب رضایت جنس ماده بردارد و هم سبب شده که روابط دو جنس تعدیل شود و جنس نر از زور و قدرت خود سوء استفاده نکند،حالت فروتنی و خضوع به خود بگیرد.
منحصر به ازدواج و پیمان مشروع زناشویی نیست;آنجا هم که زن و مرد به صورت نامشروعی میخواهند از وجود یکدیگر لذت ببرند و به اصطلاح میخواهند از عشق آزاد بهره ببرند،باز مرد است که به زن هدیه میدهد.اگر احیانا قهوه یا چایی یا غذایی صرف کنند،مرد وظیفه خود میداند که پول آنها را بپردازد.زن برای خود نوعی اهانت تلقی میکند که به خاطر مرد مایه بگذارد و پول خرج کند.عیاشی برای پسر مستلزم داشتن پول و امکانات مالی است و عیاشی برای یک دختر وسیلهای استبرای دریافت کادوها.این عادات که حتی در روابط نامشروع و غیر قانونی هم جاری است، ناشی از نوع احساسات نا متشابه زن و مرد نسبتبه یکدیگر است.
در دنیای غرب هم که به نام تساوی حقوق انسانها حقوق خانوادگی را از صورت طبیعی خارج کردهاند و سعی میکنند علی رغم قانون طبیعت،زن و مرد را در وضع مشابهی قرار دهند و رلهای مشابهی در زندگی خانوادگی به عهده آنها بگذارند،آنجا که به اصطلاح پای عشق آزاد به میان میآید و قوانین قراردادی،آنها را از مسیر بیعتخارج نکرده است،مرد همان وظیفه طبیعی خود یعنی نیاز و طلب و مایه گذاشتن و پول خرج کردن را انجام میدهد،مرد به زن هدیه میدهد و متحمل مخارج او میشود در صورتی که در ازدواج فرنگی مهر وجود ندارد و از لحاظ نفقه نیز مسؤولیتسنگینی به عهده زن میگذارند;یعنی معاشقه فرنگی از ازدواج فرنگی با طبیعت هماهنگتر است.
مهر یکی از نمونههایی است که میرساند زن و مرد با استعدادهای نامتشابهی آفریده شدهاند و قانون خلقت از لحاظ حقوق فطری و طبیعی سندهای نامتشابهی به دست آنها داده است
اینکه از قدیم الایام مردان به عنوان خواستگاری نزد زن میرفتهاند و از آنها تقاضای همسری میکردهاند،از بزرگترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است. طبیعت،مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن.طبیعت،زن را گل و مرد را بلبل،زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است.این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غریزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده است.ضعف جسمانی زن را در مقابل نیرومندی جسمانی مرد،با این وسیله جبران کرده است.
خلاف حیثیت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود.برای مرد قابل تحمل است که از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود و آنگاه از زن دیگری خواستگاری کند و جواب رد بشنود تا بالاخره زنی رضایتخود را به همسری با او اعلام کند،اما برای زن که میخواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر درآورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند،قابل تحمل و موافق غریزه نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند و احیانا جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود.
به عقیده ویلیام جیمز فیلسوف معروف امریکایی،حیا و خودداری ظریفانه زن غریزه نیستبلکه دختران حوا در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترامشان به این است که به دنبال مردان نروند،خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند;زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند.
اختصاص به جنس بشر ندارد،حیوانات دیگر نیز همین طورند;همواره این ماموریتبه جنس نر داده شده است که خود را دلباخته و نیازمند به جنس ماده نشان بدهد.ماموریتی که به جنس ماده داده شده این است که با پرداختن به زیبایی و لطف و با خودداری و استغناء ظریفانه،دل جنس خشن را هر چه بیشتر شکار کند و او را از مجرای حساس قلب خودش و به اراده و اختیار خودش در خدمتخود بگمارد.
عجبا!میگویند چرا قانون مدنی لحنی به خود گرفته است که مرد را خریدار زن نشان میدهد؟اولا این مربوط به قانون مدنی نیست،مربوط به قانون آفرینش است. ثانیا مگر هر خریداری از نوع مالکیت و مملوکیت اشیاء است؟طلبه و دانشجو خریدار علم است،متعلم خریدار معلم است،هنرجو خریدار هنرمند است.آیا باید نام اینها را مالکیتبگذاریم و منافی حیثیت علم و عالم و هنر و هنرمند به شمار آوریم؟ مرد خریدار وصال زن است نه خریدار رقبه او.آیا واقعا شما از این شعر شاعر شیرین سخن ما حافظ،اهانتبه جنس زن میفهمید که میگوید:
شیراز معدن لب لعل است و کان حسن من جوهری مفلس از آن رو مشوشم شهری است پر کرشمه و خوبان ز شش جهت چیزیم نیست ورنه«خریدار»هر ششم
حافظ افسوس میخورد که چیزی ندارد نثار خوبان کند و التفات آنها را به خود جلب کند.آیا این اهانتبه مقام زن استیا مظهر عالیترین احترام و مقام زن در دلهای زنده و حساس است که با همه مردی و مردانگی در پیشگاه زیبایی و جمال زن خضوع و خشوع میکند و خود را نیازمند به عشق او و او را بی نیاز از خود معرفی میکند؟
منتهای هنر زن این بوده است که توانسته مرد را در هر مقامی و هر وضعی بوده ستبه آستان خود بکشاند.
اکنون ببینید به نام دفاع از حقوق زن،چگونه بزرگترین امتیاز و شرف و حیثیت زن را لکهدار میکنند؟!
این است که گفتیم این آقایان به نام اینکه ابروی زن بیچاره را میخواهند اصلاح کنند چشم وی را کور میکنند.
گفتیم اینکه در قانون خلقت،مرد مظهر نیاز و طلب و خواستاری و زن مظهر مطلوبیت و پاسخگویی آفریده شده است،بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران کننده ضعف جسمانی او در مقابل نیرومندی جسمانی مرد است و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترک آنهاست.این نوعی امتیاز طبیعی است که به زن داده شده و نوعی تکلیف طبیعی است که به دوش مرد گذاشته شده است.
قوانینی که بشر وضع میکند و به عبارت دیگر تدابیر قانونی که به کار میبرد،باید این امتیاز را برای زن و این تکلیف را برای مرد حفظ کند.قوانین مبنی بر یکسان بودن زن و مرد از لحاظ وظیفه و ادب خواستاری،بر زیان زن و منافع و حیثیت و احترام اوست و تعادل را به ظاهر به نفع مرد و در واقع به زیان هر دو بهم میزند
بلوتوس غیرقانونی اعلام شد یک شرکت پیشرو در زمنیه ارایه فناوری بلوتوس در تلفن های همراه جهان، از چهار غول بزرگ صنعت تلفن همراه جهان در خصوص استفاده از این فناوری در خاک آمریکا ادعای شکایت کرده است
شرکت CSR که تولید کننده اصلی قطعات مروبط به فناوری بلوتوس در جهان و بکارگیری آنها در تلفن های همراه است، از چهار شرکت نوکیا، سامسونگ، پاناسونیک و ماتسوشیتا به دلیل استفاده از این چیپ ها در تلفن های همراه تولیدی و فروش آنها در خاک آمریکا پرونده شکایت تهیه کرده است بر اساس ادعای این شرکت، فناوری بلوتوس حق انحصاری است که به محققی به نام ادوین سومنین از دانشگاه واشنگتن تعلق دارد و از این رو استفاده از آن در تلفن های همراه به کار گرفته شده در آمریکا، غیر قانونی است. رویه عادی این شرکت این است که به اعضای آکادمیک و دانشگاهی برای تجاری کردن ایده هایشان کمک های قابل توجه کند و ایده بلوتوس نیز یکی از این موارد بوده است بر اساس گزارش گاردین، این ادعا در دادگاهی در سیاتل ارایه شده و براساس آن توقف سریع استفاده از این چیپ ها در تلفن های همراه مورد فروش در آمریکا خواسته شده است این ادعا در حالی مطرح شده است که شرکت یاد شده بخش اعظمی از درآمدهایش را از بخش فروش چیپ هایی به دست می آورد که امکان انتقال اطلاعات به صورت بی سیم میان تلفن های همراه را عملی می سازد با عرضهی دیسکهای هیبرید، دیسک جدیدی از سوی استودیوی فیلمسازی برادران وارنر معرفی میشود که توسط دستگاههای پخش HD DVD و Blu-ray نیز قابل خواندن است به گزارش سرویس فنآوری اطلاعات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با عرضهی دیسکهای هیبرید، به زودی جنگ فرمت DVDهای با کیفیت که به افول استقبال خریداران از دستگاههای جدید پخش DVD منجر شده است، پایان مییابد بر اساس این گزارش استودیوی فیلمسازی برادران وارنر در نمایشگاهی که هفتهی آینده در لاسوگاس برگزار میشود، دیسکی را معرفی میکند که میتواند توسط هر دو دستگاه HD DVD پلیر و Blu-ray Disk خوانده شود؛ شرکت LG نیز در همین نمایشگاه یک Player جدید به نمایش میگذارد که میتواند دیسکهای HD DVD و Blu-ray را بخواند هنوز گزارش کاملی از ویژگیهای فنی این دیسکهای جدید وجود ندارد؛ روزنامهی Times اشاره کرده که این دیسکهای جدید قادر به نگهداری دو کپی از اطلاعات مشابه، هر کدام برای یک فرمت هستند کاربران وب چینی10هزار نام دامنه را با بروز زلزله از دست دادند نزدیک به 10 هزار آدرس اینترنتی در چین با قطع ارتباطات اینترنتی در اثر بروز زلزله در ماه گذشتهی میلادی در تایوان، از بین رفت به گزارش سرویس فنآوری اطلاعات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، کاربران وب چینی به دلیل قطع ارتباطات ناشی از زلزله در تایوان در حدود 10 هزار نام دامنهی اینترنتی را از دست دادند به طوری که نام دامنهها یا همان آدرس وبسایتها بعد از این که کاربران چینی با پایان یافتن مدت اعتبارشان قادر به بروز کردن آنها یا موفق به ثبت مجددشان نشدند، از بین رفت بر اساس این گزارش، سرورهای نام دامنه در صورت انجام نشدن ثبتنام مجدد و به موقع دارندگان سایتها، هیچ مسوولیتی در این زمینه ندارند، اما این سرورها احتمالا خسارت اشخاص و شرکتها را طبق یک زمانبندی که در حال نهایی شدن است، جبران میکنند هشدار کارشناسان امنیت رایانه؛ کارشناسان امنیتی هشدار دادند ایرادی که در نرمافزار آکروباتریدر وجود دارد بر خلاف تصور قبلی، کاربران را در معرض خطر جدی قرار میدهد به گزارش سرویس فنآوری اطلاعات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، برخلاف تصور اولیهی کارشناسان امنیتی مبنی بر کم خطر بودن ایراد موجود در برنامهی آکروباتریدر، شواهد نشان میدهند خرابکاران اینترنتی میتوانند با بهرهگیری از این ایراد به اطلاعات موجود در هارد کاربر دست یابند بر اساس این گزارش، کلیک بر روی لینکهای خطرناکی که نوعی کد مخرب جاوا اسکریپت ضمیمهی آنهاست، برای دستیابی به فایلهای PDF موجود در وب، رایانهی کاربر را در معرض حملهی هکرها قرار میدهد به گفتهی کارشناسان امنیتی ایراد موجود از این مساله ناشی میشود که آکروباتریدر به کدهای جاوا اسکریپت ضمیمهی لینکهایی که فایل PDF در آنها وجود دارد، پس از کلیک کردن کاربر بر روی لینک، اجازهی اجرا میدهد کاربران برای اجتناب از این تهدید، میتوانند از نسخهی 8 آکروباتریدر که جدیدترین نسخهی آن به شمار میآید، استفاده کنند؛ شرکت Adobe اعلام کرده در حال فعالیت برای بروزرسانی نسخهی قبلی است و این مساله را حل خواهد کرد ممنوعیت ویرایش مطالب برای کاربران قطری ویکیپدیا رد شد سایت ویکیپدیا، مسدود شدن امکان ویرایش مطالب این دایرهالمعارف آنلاین برای کاربران قطری را رد کرد و آن را یک انسداد موقتی برای مقابله با اعمال خرابکارانه و منابع تولید اسپم دانست. به گزارش سرویس فنآوری اطلاعات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بنیانگذار سایت ویکیپدیا گزارشهایی را که بر مبنای آن امکان ویرایش مطالب برای کاربران قطری این دایرهالمعارف مسدود شده اعلام شد را رد کرد و گفت که این انسداد موقتی و برای مقابله با خرابکاری و اسپم از سوی یک آدرس IP بوده است. پاسخ جیمیولز به دنبال گزارش وبسایت شرکت برادکست بریتیش و بلاگ فنآوری Slashdot در مورد مسدود بودن 12 ساعتهی امکان ویرایش ویکیپدیا برای قطریها اعلام شد. بر اساس این گزارش ویکیپدیا آدرس IP را برای مقابله با اعمال خرابکارانه و منبع تولید اسپم مسدود کرد اما به دلیل عبور ترافیک وب در قطر از یک آدرس IP واحد، این انسداد مانع دسترسی کاربران این کشور برای انجام تغییر در مطالب این دایرهالمعارف شده بود
بیل گیتس در آخرین شمارهی مجلهی Scientific American با بیان این که در ابتدای آغاز به کار صنعت رایانه رویای این را داشته که رایانه در هر خانه و میزکاری باشد، اعلام کرد: آیندهای را میتواند متصور شود که دستگاههای رباتیک بخش فراگیری از زندگی روزانه شوند وی در ادامهی این مطلب اظهار کرده است که محدودیتهایی در پیشرفت طراحی رباتها وجود دارد زیرا ثابت شده است که دادن توانایی ادراک محیط و واکنش سریع و دقیق به دستگاههای رباتیک مشکلتر از آن چیزی است که تصور میشود بر اساس این گزارش پیشرفتهایی وجود داشته است که در سال 2004، بهترین ربات در مسابقهی ماشینهای رباتیک در خلال عبور از یک مسافت ناهموار 142 مایلی، توانست هفت مایل را قبل از خراب شدن بپیماید، اما در سال 2005، برندهی مسابقه توانست با سرعتی معادل 19 مایل در ساعت به همراه چهار دستگاه دیگر مسیر مسابقه را کامل بپیماید که به اعتقاد گیتس، کاهش قیمت حافظهی رایانه و اجزای آن در این پیشرفت موثر بوده است. بنیانگذار مایکروسافت: بنیانگذار مایکروسافت با مقایسهی وضعیت صنعت رباتیک با صنعت رایانه در ابتدای آغاز به کار آن، اظهار امیدواری کرد که استفاده از رباتها در آیندهای نزدیک در محیط زندگی فراگیر شود. به گزارش سرویس فنآوری اطلاعات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، بیل گیتس در آخرین شمارهی مجلهی Scientific American با بیان این که در ابتدای آغاز به کار صنعت رایانه رویای این را داشته که رایانه در هر خانه و میزکاری باشد، اعلام کرد: آیندهای را میتواند متصور شود که دستگاههای رباتیک بخش فراگیری از زندگی روزانه شوند. وی در ادامهی این مطلب اظهار کرده است که محدودیتهایی در پیشرفت طراحی رباتها وجود دارد زیرا ثابت شده است که دادن توانایی ادراک محیط و واکنش سریع و دقیق به دستگاههای رباتیک مشکلتر از آن چیزی است که تصور میشود. بر اساس این گزارش پیشرفتهایی وجود داشته است که در سال 2004، بهترین ربات در مسابقهی ماشینهای رباتیک در خلال عبور از یک مسافت ناهموار 142 مایلی، توانست هفت مایل را قبل از خراب شدن بپیماید، اما در سال 2005، برندهی مسابقه توانست با سرعتی معادل 19 مایل در ساعت به همراه چهار دستگاه دیگر مسیر مسابقه را کامل بپیماید که به اعتقاد گیتس، کاهش قیمت حافظهی رایانه و اجزای آن در این پیشرفت موثر بوده است. بنیانگذار مایکروسافت همچنین معتقد است که مانند شروع به کار صنعت رایانه، طراحان ربات به ایجاد ابزارهای برنامهریزی مشترک برای حل مشکلاتی مانند پرداختن به منابع فراوان اطلاعات همزمان نیاز دارند. نقص دفترچهی آدرس جیمیل برطرف میشود با کشف آسیبپذیری در جیمیل که به دستیابی دیگران به آدرسهای پست الکترونیکی موجود در جیمیل کاربران منجر میشود، موتور جستوجوی گوگل به دنبال رفع این نقص است. به گزارش سرویس فنآوری اطلاعات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گوگل اعلام کرد که حفرهی امنیتی موجود در چند سرویس خود را که امکان دستیابی دیگران به آدرسهای ذخیره شده در جیمیل کاربران را فراهم میکند، برطرف کرده است. بر اساس این گزارش این نقص به هکرها امکان میدهد با ایجاد یک وبسایت مخرب به آدرسهای موجود در جیمیل که برای فرستادن هرزنامه بسیار ارزشمند محسوب میشوند، دست یابند؛ زمانی که کاربران همزمان با بازدید از این سایتها، جیمیل یا سرویسهای دیگر گوگل را باز نگه داشته و در حالت logged in باشند، هکرها به آدرسهای موجود در ایمیل کاربران دست مییابند. به گفتهی یکی از مدیران امنیتی اطلاعات گوگل این مشکل به دلیل استفادهی گوگل از objectهایی است که به وسیلهی فرمت سبک مبادلهی دادهها به نام Java Script Object Notation ایجاد شدهاند و استفادهی بیرویه از این objectها ممکن است به برملا شدن غیرعمدی اطلاعات منجر شود. گوگل سعی کرده که نقص این قسمت را که بیشتر انواع جدیدی از ایرادهای برنامههای وب هستند را برطرف کند. بنا بر اعلام شرکتهایی مانند گوگل با به کارگیری افراد متخصص در کشف ایرادها و برطرف کردن نقصها قبل از سوءاستفادهی مجرمانه از آنها سعی میکنند فضای امنی را برای کاربران خود به وجود آورند |